همشهری فشارهای تحریمی حداکثری آمریکا پساز توافق هستهای را بررسی میکند
1500 تحریم در دوران پسا برجام
در آستانه از سرگیری دور جدید مذاکرات هستهای ایران و 1+4 از هشتم آذرماه (۲۹نوامبر)، گمانهزنیها پیرامون احتمال به نتیجه رسیدن این مذاکرات، بیشاز گذشته در محافل سیاسی و دیپلماتیک داخلی و خارجی داغ شدهاست. دراین میان نکته مهم برای جمهوری اسلامیایران تحقق پیششرطهایی است که در دستورکار مذاکرهکنندگان کشورمان قرار دارد؛ پیششرطهایی که لغو کامل تحریمها، ازجمله هرگونه تحریم با عنوان «حقوق بشر»، «تروریسم» یا مرتبط با «مسائل نظامی» پس از امضای توافق هستهای، از مهمترین آنها بهحساب میآید که محور اصلی نقض برجام از سوی ایالاتمتحده آمریکا نیز بهشمار میرود. بررسیها نشان میدهد آمریکا پساز توافق هستهای، با اعمال 1500مورد تحریم، حدود 700فرد و نهاد ایرانی را در فهرست بلندبالای تحریمهای خود قرار دادهاست؛ روندی که از نخستین روزهای اعلام توافق برجام و در دوران ریاستجمهوری اوباما آغاز شد و با خروج ایالاتمتحده از برجام از سوی دونالد ترامپ، شتاب فزایندهای یافت و «تحریمهای فلجکننده» نام گرفت. در چنین شرایطی نهتنها همه تحریمهای پیش از توافق برجام باید لغو شود، بلکه برداشتن همه تحریمهای وضع شده پس از توافق هستهای مانند «شروط دادن ویزا» در سال2015 یا تحریمهای دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ نیز مدنظر دیپلماتهای ایرانی قراردارد؛ تحریمهایی که قرار است لغو شدن آنها مورد «راستیآزمایی» جمهوریاسلامی نیز قرار گیرد. با توجه به این موضوع در ادامه به بررسی مهمترین تحریمهای اعمال شده از سوی ایالاتمتحده پساز توافق هستهای یا «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) میپردازیم؛ تحریمهایی که نقض فاحش توافق هستهای بهشمار میروند.
مکث/مینگذاری در مسیر لغو تحریمها
بخش دیگری از تحریمهایی که برای احیای توافق هستهای، باید از سوی ایالاتمتحده آمریکا برداشتهشود، مربوط به تحریمهایی است که در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ از سوی دولت وی و با هدف واردآوردن فشار حداکثری بر جمهوریاسلامی اعمال شد؛ تحریمهایی که بخش مهمی از آنها بازتعریف تحریمهای گذشته آمریکا بود که «بازاعمال» میشد.
با خروج آمریکا از توافق هستهای در 18 اردیبهشتماه 1397، ترامپ تحریمهایی را که از سوی اوباما و پس از اجرایی شدن برجام برداشته شده بودند دوباره اعمال کرد؛ تحریمهایی که حوزههای گستردهای در بخش نفت و انرژی و همچنین بانکی و مالی را دربرمیگیرد. بر اساس فرمان اجرایی ترامپ که در آن مقطع صادر شد، تحریمهایی از جمله خرید و فروش فلزات، تجارت با طلا یا فلزات گرانبها، خرید اسکناس دلار، معامله با دلار و همچنین تحریمهای حوزه خودروسازی ایران دوباره اعمال شد.
از سوی دیگر دولت ایالاتمتحده مجوزهای برجامی برای رفع تحریمهای اولیه را نیز لغو کرد که از جمله میتوان به «لغو مجوزهای صادر شده برای صادرات و بازصادرات هواپیماهای تجاری مسافربری و قطعات و خدمات مربوط به ایران» و «لغو مجوز واردات فرش و مواد غذایی از مبدأ ایران به آمریکا و برخی مبادلات مالی مرتبط با آنها» اشاره کرد. در این میان یکی از راهکارهای دولت ایالاتمتحده برای بازاعمال تحریمهای برداشته شده علیه ایران، تغییر برچسب تحریمی آنها بود؛ بر این اساس شرکتها و افرادی که در حوزه مختلف و متکثر مانند شرکتهای خطوط کشتیرانی، برخی شرکتهای خارجی مرتبط، کشتیهای باری و نفتکش، مالی و بانکی و... فعالیت میکردند، با برچسبهای دیگری مانند «اشاعه تسلیحات کشتارجمعی»، «مقررات تحریمهای مالی ایران» و «مبارزه با تروریسم»، مجددا در فهرست تحریمها قرارداد. بهعنوان مثال شرکت خطوط کشتیرانی ایران پیشاز این و تحت یک عنوان کلی، در فهرست تحریمهای ایالاتمتحده آمریکا قرار داشت اما دوباره و با چنین برچسبهای جدیدی در فهرست تحریمها قرار گرفت. نکته اینجاست که هدف دولت وقت آمریکا برای بازاعمال تحریمها علیه ایران، مینگذاری مسیر بازگشت ایالاتمتحده به توافق هستهای در دولت بعدی این کشور قلمداد شدهاست. بر این اساس دولت ترامپ کوشید با تغییر برچسبهای تحریمی بسیاری از حوزهها که بر اساس برجام تحریمهای آنها لغو شده بود، برداشته شدن تحریمهای بازتعریف شده درصورت حصول بازگشت آمریکا به توافق هستهای در دولت بعدی را پیچیدهتر کند. برچسبگذاری جدید بر تحریمهای گذشته، مسیر لغو آنها در آینده را دشوارتر میکند؛ اقدامی که کارشناسان معتقدند مینگذاری ترامپ در مسیر بازگشت آمریکا به توافق هستهای بودهاست.